loading...
مرودشتيا
عزادار حسين بازدید : 47 سه شنبه 21 آذر 1391 نظرات (0)

 

آيا وجود مزار شهدا در دانشگاه باعث غم و اندوه ما مي شود ؟

1390-

«ایکس - شبهه»: اگر می‌خواهیم واقعاً این مقوله را به دور از هرگونه شعاری بررسی کنیم، باید به چند نکته‌ی بسیار اساسی توجه داشته و در ابعاد آن تأمل و تدبر نماییم:

الف ـ تأثیر هیچ چیزی [اعم از عناصر مادی یا مقولات غیر مادی] برای همگان یکسان نیست. حتی نوشیدن آب‌گوارایی که مایه‌ی حیات است، ممکن است برای کسی مسبب مرگ باشد. مقولات غیر مادی و معنوی نیز همین‌طور هستند. حتی کلام وحی و قرآن کریم که برای هدایت انسان‌ها آمده‌ است، برای مؤمنین شفا و رحمت است، اما بر گمراهی و خسران ظالمین می‌افزاید:

«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً» (الإسراء، 82)

ترجمه: و ما آن چه از قرآن فرستيم شفاى دل و رحمت الهى بر اهل ايمان است، ليكن كافران را به جز زيان چيزى نخواهد افزود.

سایر آیات و نشانه‌های الهی نیز همین‌طور هستند. انبیاء که می‌آيند، عده‌ای هدایت می‌شوند و عده‌ای دیگر لجاجت کرده و گمراه‌تر می‌گردند. نماز و حجاب و سایر شعایر الهی نیز همین خاصیت را دارند، عده‌ای را هدایت و عده‌ای دیگر را گمراه‌تر می‌کنند. حتی وجود یک مؤمن در یک جمع، سبب هدایت بیشتر عده‌ای و سبب گمراه‌تر شدن عده‌ای دیگر [به خاطر تجاهل، بغض، کینه، حسادت و ...] می‌گردند.

پیکر پاک شهداء،‌ زنده کردن یاد شهداء،‌ ذکر هدف و راه شهداء و یا بیان رشادت‌ها، بصیرت‌ها و ایثارهای شهداء نیز همین‌گونه است. موجب هدایت عده‌ای و گمراه‌تر شدن عده‌ای دیگر می‌گردد.

ب ـ چگونگی تأثیر دقیقاً بستگی به چگونگی نگاه، باورها و مواضع فرد متأثر دارد. به عنوان مثال برای کسی که با قرآن فقط سر قبر و مجلس ختم مجالست و ارتباط داشته است،‌ شنیدن نوای دلنشین تلاوت قرآن کریم، یادآور مرگ و مجلس عزای عزیز می‌گردد و اگر در مجلسی بشنود، می‌گوید: این صدا را قطع کنید، دلم گرفت. اما برای کسی که قرآن کلام الهی، چراغ راه، منبع وحی و علم و فضیلت است، شنیدن نوای تلاوت قرآن، مانند نگاه به نور یا خواندن یک کتاب شیرین، عقلی و علمی و در نهایت تکلم با محبوب دلنشین است.

مزار شهداء، یاد شهداء و ذکر شهداء نیز برای عده‌ای شمع محفل، چراغ راه، اتصال با معنویت، عامل بیداری و حرکت است و برای عده‌ای ممکن است فقط یاد‌آور غم و اندوهِ از دست دادن باشد. بدیهی است هر آن که اعتقاد دارد، می‌داند که پیکر پاک شهداء با جسد یک مرده متفاوت است، او باور کرده که:

«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» (آل عمران، 169)

ترجمه: البته نپنداريد كه شهيدان راه خدا مرده‏اند بلكه زنده به حيات ابدى شدند و در نزد خدا متنعم خواهند بود.

در نظر چنین شخصی، بسیاری از این به ظاهر زنده‌ها، اجساد متحرکی هستند که حتی نگاه به آنان خوفناک و حزن‌آور است، چه رسد به مجالست یا ارتباط با آنان، اما شهداء را زندگانی زنده کننده و حیات بخش می‌بیند.

ج ـ دقت شود که همین آثار بیدار کنند و بصیرت بخش است که سبب شده بسیاری با دفن شهداء در معابر یا دانشگاه‌ها یا مراکز تجمع مخالف کنند. و البته برای این مخالفت بهانه‌های متفاوتی را نیز می‌تراشند. اما هدفشان چیز دیگری است. آنها می‌خواهند، الگوی جوانان و به ویژه دانشجویان، همان الگو‌های غربی باشد و نه یک شهید و هدف و راه او و می‌خواهند به طور کلی شهید و فرهنگ جهاد و شهادت به فراموشی سپرده شود. درد آنها چیز دیگری است، اما زبانشان بهانه‌های دیگری را القا می‌کند.

آیا تا به حال دیده‌اید که صاحبان چنین تفکر و مدعیان بهداشت روح و روان، با بنا کردن سنگ یادبود یک سرباز گمنام غربی که معلوم نیست در کدام جنگی کشته شده و اساساً ظالم بوده یا مظلوم و مهاجم بوده یا مدافع [که در اغلب شهرهای امریکایی و اروپایی وجود دارد]، مخالفت کنند؟! خیر. بلکه فقط با «شهید» مخالفند. اگر در همان دانشگاه سنگ یادبود یا قبر یک دانشمند، یک شاعر، یک هنرمند و حتی یک رقاصه قرار گیرد، نه تنها هیچ مخالفتی نخواهند نمود، بلکه آن را یک حرکت فرهنگی، هنری و ... قلمداد کرده و مقالاتی پیرامون آن خواهند نوشت و هر روز دور قبرش تجمعی یا شب شعری برگزار خواهند نمود.

د ـ در دانشگاه، دیدنی‌های بسیاری وجود دارد که به راستی موجب آزار چشم، غم و اندوه قلب، تخطئه‌ی عقل و انحراف انسان‌ها می‌شود. مانند: اساتید منحرف، مدعی و متکبر – دیکته و تلقین نظریات غربی [به ویژه در علوم انسانی] که هیچ پایه و اساس علمی نیز ندارند – سوء استفاده از حربه‌ی نمره، برای تزریق اندیشه‌های منحط – دانشجویان بی‌بند و بار که کار‌آمدی یک دانشگاه برای آنان، برابر با کارآمدی یک کافی‌شاپ یا پارک بزرگ است و هزاران انحراف فرهنگی، علمی، سیاسی و اخلاقی دیگر. اما برای عده‌ای دیدن این صحنه‌ها نشاط‌آور است و هر گونه تذکر و یاد‌آوری خدا و راه خدا حزن برانگیز است.

خداوند متعال خود در کلام وحی و قرآن مجید می‌فرماید: قلب عده‌ای اساساً با شنیدن نام «الله» مشمئز می‌شود، اما اگر از خوشایندهای آنان سخن به میان آید، فرحناک و خوشحال می‌شوند.

«وَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُكِرَ الَّذينَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ» (الزمر، 45)

ترجمه: و چون سخن از خداى يگانه مى‏شود دل‌هاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند متنفر (مشمئز) مى‏شود و چون سخن از خدايان ديگر مى‏شود خشنود مى‏گردند.

مزار و یاد شهداء نیز قلوب عده‌ای را مشمئز یا محزون می‌کند و سبب هدایت، انگیزه، ارزشی شدن، تحرکت و رشد عده‌ای دیگر می‌گردد.

با تشكر از دوستان خوبم در سايت ايكس شبهه

عزادار حسين بازدید : 39 سه شنبه 21 آذر 1391 نظرات (0)

آيا لازم است براي شهدا بناهاي مجلل و با شكوه ساخته شود ؟

  «ایکس - شبهه»: هنوز بنای یادمان باشکوه و مجللی دیده نشده است، مگر آن که به این بهانه مسجد یا حسینه یا ... ساخته شود که بهره‌های دیگری هم داشته باشد و هزینه‌هایی كه صرف ساخت بناها، یادبودها، بزرگداشت‌ها و سمبل‌های ضد دین می‌شود، به مراتب بیشتر است.

 اما در عین حال توجه داشته باشید که در این کشور هزینه‌های بسیاری چه از ناحیه افراد و بخش خصوصی و چه از ناحیه‌ی دولت و ارگان‌ها برای کارهای بیهوده صرف می‌شود. هزینه تولید یک سریالی که فرهنگ اباهه‌گری یا فمینیستی را ترویج می‌کند و یا هزینه‌های مستقیم و غیر مستقیم چهارشنبه‌سوری به مراتب بیش از ده‌ها بنای یادبود است. حتی هزینه‌ی برپایی مراسم خواستگاری، عقد، عروسی، حنابندان، پاتختی و ...، گاهی به مراتب بیشتر از هزینه‌ی یک بزرگداشت است. اما نوبت به شهدا که می‌رسد، زاهد شده و به من و شما القا می‌کنند که این چه هزینه‌ای است؟ چرا که می‌خواهند هیچ یادی از آنها نباشد. البته مسئله شخص آنها نیست، بلکه می‌خواهند هیچ یابودی از فرهنگ جهاد و شهادت و هر چه که نشانی از خدا و اسلام دارد نباشد.

دقت فرمایید که جهان امروز، جهان جنگ نرم است و چنان چه امام خمینی (ره) فرمود: سلاح تبلیغات برّنده‌تر از سلاح جنگ است. به همین دلیل سرمایه‌گذاری‌هایی که برای تبلیغ و فرهنگ سازی منطبق با اهداف خود می کنند، اگر بیشتر از سرمایه‌گذاری و هزینه‌ی جنگ‌هایشان نباشد، کمتر نیز نیست.

ما نیز باید به امر تبلیغ و فرهنگ‌سازی به لحاظ کمّی و کیفی توجه بیشتری داشته باشیم و مطمئاً ساخت چند بنای یادبود یا مزار یا برگزاری چند مراسم بزرگداشت، کار مهم و پر هزینه‌ای نیست، بلکه فقط گام کوچکی در انجام ضرورت و تبلیغ زنده نگهداشتن یاد و فرهنگ شهادت و شهدا می باشد.

با تشكر از دوستان خوبم در سايت ايكس شبهه

عزادار حسين بازدید : 47 سه شنبه 30 آبان 1391 نظرات (0)

بر مؤمنین لازم است از سرودن اشعار نامناسب و سبک و دور از شأن اهل‌‌بیت «علیهم‌‌‌‌السلام» یا کفرآمیز و غلوگونه اجتناب ورزند و از اختلاط زن و مرد در تشکیل محافل، مجالس و دسته‌‏ها پرهیز نمایند و از قمه‌زدن و حرکاتى که موجب وهن شیعه در جهان است و بهانه به دست دشمن مى‏‌دهد و ضرر و زیان بر بدن وارد مى‏‌کند، دورى کنند.

 

چگونه عزاداری کنیم؟

مراسم عزادارى عاشوراى حسینى که هر سال باشکوه‏تر و فراگیرتر از سال قبل، در میان «اشک و آه» عاشقان مکتب سالار شهیدان برگزار مى‏شود، نباید ما را از روح حماسى آن غافل سازد.

 

اگر یک نگاه اجمالى- ولى با دقّت- به تاریخ کربلا از روز نخست تا امروز بیفکنیم، شاهد تغییر فاحشى در برداشت‏هاى پیرامون این مکتب از این تاریخ خواهیم بود. در آغاز، عاشورا به صورت یک حماسه ظهور کرد؛ سپس فقط به صورت یک حادثه غم‏انگیز توأم با اشک و آه درآمد، و در قرن اخیر بار دیگر چهره آغازین خود را بازیافت، یعنى در میان سیل اشک و آه عاشقان مکتب حسینى، روح حماسى خود را نیز آشکار ساخت و توده‏هاى مسلمین را به حرکت درآورد.

 

شعارهاى انقلابى «هیهات منّا الذلّه» و «إنّ الحیاه عقیده و جهاد» که برگرفته از تاریخ کربلا بود، در کنار اشعار پر اشک و آه محتشم:

 

در بارگاه قدس که جاى ملال نیست سرهاى قدسیان همه بر زانوى غم است‏

جنّ و ملک بر آدمیان نوحه مى‏کنند گویا عزاى اشرف اولاد آدم است‏

 

چرخشى را در افکار خطبا و شعرا و مدّاحان پدید آورد و ضمن عزادارى با ارزش سنّتى- که هرگز نباید فراموش شود- ابعاد حماسه کربلا نیز تشریح گردید. این حماسه مخصوصاً در انقلاب اسلامى و برنامه‏هاى حزب اللَّه جنوب لبنان و اخیراً در عاشوراها و اربعین‏هاى عراق نقش بسیار مؤثّرى ایفا کرد، و نداى «کلّ أرض، أرض‏کربلا» و «کلّ یوم عاشورا» در فضاى کشورهاى اسلامى طنین انداز شد.

 

آرى! به حق عاشورا یک حماسه بود، زیرا آن روز که امام حسین علیه السلام مى‏خواست مکه را به قصد عراق ترک گوید، فرمود: «مَنْ کَانَ فِینا باذِلًا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلى‏ لِقاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا؛ هر کس آماده جانبازى و شهادت و لقاءاللَّه است، با من حرکت کند».(۱)

 

در نزدیکى کربلا تأکید دیگرى بر آن نهاد و فرمود: «الا وَ إِنَّ الدَّعِىَّ ابْنَ الدَّعِیِّ قَدْ تَرَکَنی بَیْنَ السِّلَّهِ وَ الذِّلَّهِ، هَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه؛ ناپاک زاده، فرزند ناپاک زاده مرا در میان شمشیر و ذلّت مخیّر ساخته، به استقبال شمشیرها مى‏روم و هرگز تن به ذلّت نمى‏دهم». (۲) و یاران حسین علیه السلام در شب عاشورا این سند را امضا کرده و گفتند: اگر یک بار نه، هفتادبار، بلکه هزاربار کشته شویم و زنده شویم، بازهم دست ازیارى تو برنمى‏داریم.(۳) یاران آن حضرت هر کدام در رجزهایشان در صحنه قتال عاشورا، روح تسلیم‏ناپذیرى خود را در برابر دشمن، در قالب الفاظ ریختند و دشمن را در شگفتى فرو بردند.

 

اما امروزه دشمنان اسلام براى محو و نابودى این آیین پاک که مزاحم منافع نامشروع آنهاست، مى‏کوشند مراسم عزاى حسینى را از محتوا خالى کنند و روح حماسى آن را بگیرند و درس‏هایى که در جاى جاى این حماسه بزرگ تاریخى نهفته است، به فراموشى بسپارند. بر خطباى آگاه، مدّاحان با هدف، نویسندگان شجاع و بیدار لازم است که در حفظ محتواى این حماسه بزرگ تاریخ بکوشند و از آن براى نجات ملّت‏هاى مظلوم جهان عموماً و مسلمین ستمدیده خصوصاً بهترین درس‏ها را بگیرند.

 

شیوه‏ هاى عزادارى‏

اصل عزادارى و سوگوارى بر امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش مورد سفارش و تأکید اولیاى دین بوده است. شیعیان و علاقمندان به سرور آزادگان حسین بن على علیه السلام نیز در طول تاریخ، از سوگوارى و عزادارى براى آن حضرت غافل نبوده‏اند. امروز نیز در هر نقطه‏اى از جهان که مسلمانان آگاه به ماجراى کربلا حضور دارند، حدّاقل در دهه‏ی نخست محرّم و به ویژه روزهاى تاسوعا و عاشورا به خیل عزاداران حسینى مى‏پیوندند و به اندازه توان خود، ابراز ارادت مى‏کنند. در این قسمت شیوه‏هاى مطلوب عزادارى را به طور فشرده یادآور مى‏شویم.

 

۱- گریه کردن‏

از شیوه‏هاى معمول در عزادارى و سوگوارى، اشک ریختن است که به طور طبیعى هر انسانى در غم فراق عزیزى اندوهگین مى‏شود و اشک مى‏ریزد.

 

در روایات مى‏خوانیم هنگامى که ابراهیم فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله از دنیا رفت، آن حضرت در مرگ او گریست و هنگامى که برخى از اصحاب معترضانه از آن حضرت سبب گریه را پرسیدند، فرمود: «تَدْمَعُ الْعَیْنُ، وَ یُوجَعُ الْقَلْبُ، وَ لا نَقُولُ ما یُسْخِطُ الرَّبَّ؛ چشم مى‏گرید و قلب به درد مى‏آید، ولى بر زبان سخنى که موجب خشم خدا شود، جارى نمى‏سازیم».(۴)

 

هم‌چنین نقل شده است وقتى که صحابى جلیل القدر «عثمان بن مظعون» از دنیا رفت، رسول خدا صلى الله علیه و آله مدّتى طولانى بر او گریه کرد.(۵) و در شهادت جعفر بن ابى طالب و زید بن حارثه نیز بسیار گریست.(۶)

 

هم‏چنین در تاریخ مى‏خوانیم پس از رحلت رسول اکرم صلى الله علیه و آله مسلمانان به شدّت گریه و ندبه کردند و نقل شده است: «هنگامى که پیامبر رحلت کرد، کوچک و بزرگ، در مرگ آن حضرت داغدار شدند و بسیار بر او گریستند؛ ولى در میان همه مردم و خویشاوندان، هیچ کس حزن و اندوهش از حضرت زهرا علیها السلام بیشتر نبود. حزن او پیوسته افزایش و گریه او شدّت مى‏یافت». «. لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ افْتُجِعَ لَهُ الصَّغِیرُ وَ الْکَبِیرُ وَ کَثُرَ عَلَیْهِ الْبُکاءُ … وَ لَمْ یَکُنْ فِی أَهْلِ الْأَرْضِ وَالْأَصْحابِ وَ الْأَقْرَباءِ وَ الْأَحْبابِ، أَشَدُّ حُزْناً وَ أَعْظَمُ بُکاءً وَ انْتِحاباً مِنْ مَوْلاتِی فاطِمَهَ الزَّهْرا علیها السلام وَ کانَ حُزْنُها یَتَجَدَّدُ وَ یَزِیدُ وَ بُکاءُها یَشْتَدُّ.(۷)

 

گریه کردن بر مصائب امام حسین علیه السلام نیز از شیوه‏هاى معمول عزادارى است و مورد سفارش نیز قرار گرفته است. امام رضا علیه السلام فرمود: «فَعَلى مِثْلِ الْحُسَیْنِ فَلْیَبْکِ الْباکُونَ؛ بر همانند حسین باید گریه کنندگان، گریه کنند».(۸)

 

روایاتى که ترغیب به گریه بر ابى عبداللّه علیه السلام دارد، فراوان است. البتّه نباید فراموش کرد که این گریه‏ها جنبه شخصى ندارد، و در واقع اعلام جنگ و ستیز با ظالمان وستمگران مى‏باشد.

 

۲- تباکى‏

«تباکى» به معناى آن است که انسان به خود حالت گریه بگیرد، چرا که گاه ممکن است برخى از علاقمندان به سبب پاره‏اى از شرایط، اشک از چشمانشان جارى نشود، ولى این نباید سبب عدم شرکت در محافل و مجالس حسینى گردد، چرا که در این صورت مى‏توان با «تباکى» و حالت غم و اندوه و گریه به خود گرفتن، به خیل عزاداران پیوست و از پاداش معنوى آن نیز برخوردار شد، در این کار نیز نشانه ظلم ستیزى و مبارزه با ظالمان است، چرا که هدف امام حسین علیه السلام چیزى جز این نبود.

 

۳- لباس مشکى بر تن کردن‏

مرسوم و معمول میان مردم آن است که در غم مرگ عزیزان، لباس سیاه بر تن مى‏کنند و این رنگ لباس را، علامت ماتم و عزا مى‏دانند. بنابراین، یکى از راه‏ها و شیوه‏هاى مطلوب عزادارى براى خامس آل عبا، پوشیدن لباس سیاه در سالروز شهادت آن حضرت یا ایّام محرّم است. در تاریخ مى‏خوانیم: هنگامى که حسین بن على علیه السلام به شهادت رسید، زنان بنى‏هاشمى لباس‏هاى سیاه و خشن پوشیدند.

 

« لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِىٍّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ لَبِسَ نِساءُ بَنِی هاشِمِ السَّوادَ وَ الْمُسوُحَ»(۹) در برخى از روایات نیز آمده است: هنگامى که (بر اثر خطابه‏ها و افشاگرى‏هاى امام سجّاد علیه السلام و حضرت زینب علیها السلام) یزید به خاندان هاشمى اجازه داد در دمشق عزادارى کنند، زنان هاشمى و قرشى لباس سیاه بر تن پوشیدند و به مدّت هفت روز براى امام حسین علیه السلام و شهداى کربلا عزادارى کردند.

 

« فَلَمْ تَبْقَ هاشِمَیَّهٌ وَ لا قُرَشِیَّهٌ إِلَّا وَ لَبِسَتِ السَّوادُ عَلَى الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ نَدَبُوهُ عَلى ما نُقِلَ سَبْعَهُ أَیَّامٍ».(۱۰)

لازم به یادآورى است که هر چند فقها بر اساس روایات به کراهت لباس سیاه به خصوص در نماز فتوا داده‏اند، ولى پوشیدن آن براى عزاى امام حسین علیه السلام کراهتى ندارد و شاید رجحان نیز داشته باشد، زیرا جنبه تعظیم شعائر بر آن غلبه دارد.

 

۴- تشکیل مجالس سوگوارى‏

 

تشکیل مجالس سوگوارى و محافل عزادارى براى ابى عبداللّه الحسین علیه السلام از شیوه‏هاى معمول اقامه عزاست؛ علاقمندان به مکتب حسینى با برپایى چنین مجالسى، از اهداف عالى و ارزشمند قیام امام حسین علیه السلام آگاه مى‏شوند و بر مصائب آن حضرت ویارانش اشک مى‏ریزند و این مجالس همواره وسیله مهمّى براى بیدارى و آگاهى توده‏هاى مردم بوده است.

 

امام صادق علیه السلام به یکى از یارانش به نام «فضیل» فرمود: آیا تشکیل مجلس مى‏دهید و با یکدیگر پیرامون معارف دینى و فضایل اهل بیت علیهم السلام گفتگو مى‏کنید؟ فضیل پاسخ داد: آرى.

 

امام علیه السلام فرمود: «إِنَّ تِلْکَ الَمجالِسَ أُحِبُّها، فَأَحْیُوا أَمْرَنا، فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَحْیا أَمْرَنا؛ چنین‏ مجالسى را دوست مى‏دارم. مکتب ما را زنده نگه دارید؛ خداوند رحمت کند کسى را که مکتب ما را احیا کند».

 

سپس امام علیه السلام ادامه داد: «هر کس که مصائب ما را یادآورد و یا نزد او از ما یادى شود و اشک از دیدگانش سرازیر گردد، هر چند اندک باشد، خداوند گناهانش را بیامرزد».(۱۱)

 

۵- نوحه سرایى‏

نوحه‏سرایى به صورت خواندن اشعار سوزناک و پرمعنى در مصائب امام حسین علیه السلام و یارانش مى‏باشد و سبب تحریک احساسات وعواطف مسلمین و تبیین حوادث و خاطرات عاشورا است، شیوه‏اى معمول و مرسوم در عزادارى است. این شیوه، ریشه در عصر ائمّه علیهم السلام دارد. امامان اهل بیت علیهم السلام با تشویق نوحه سرایان و مرثیه خوانان، آنان را به سرودن اشعار و نوحه سرایى و بیان حوادث کربلا و فجایع بنى‏امیّه ترغیب کرده و پاداش فراوانى را براى چنین اعمالى ذکر مى‏کردند. امیرمؤمنان علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام نیز پس از رحلت پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله اشعارى را در رثاى آن حضرت سرودند.(۱۲)

امام باقر علیه السلام به فرزندش امام صادق علیه السلام سفارش کرد که مقدارى از مالم را وقف کن براى آن‏که به مدّت ده سال جمعى از نوحه سرایان در «منا» برایم نوحه سرایى کنند.(۱۳)

۶- به سر و سینه زدن‏

به سر و سینه زدن در عزا و مصیبت بزرگى همچون مصائب امام حسین علیه السلام امرى عادى و طبیعى است. همان‏گونه که متعارف است مردم در مرگ عزیزترین عزیزان خویش به سر و سینه مى‏زنند. هر چند لازم است از کارهاى موهن و نادرست پرهیز شود. متأسّفانه بعضى از عوام دست به کارهاى زننده‏اى مى‏زنند که اثر منفى در شکوه و عظمت مراسم حسینى دارد و باید عقلاى قوم آن‏ها را با زبان خوب از این گونه اعمال زننده باز دارند.

نقل شده است هنگامى که زنان و فرزندان خاندان هاشمى را از شام به سمت مدینه حرکت دادند؛ در میان راه از راهنماى قافله خواستند آن‌ها را به کربلا ببرد، تا تجدید دیدارى با شهیدان کربلا شود. هنگامى‏که به آن سرزمین رسیدند، مشاهده کردند که جابر بن عبداللّه انصارى و جمعى از بنى‏هاشم براى زیارت قبر حسین علیه السلام به کربلا آمده‏اند. این دو قافله وقتى با یکدیگر ملاقات کردند، دیدارشان همراه با اندوه، گریه و بر سر و صورت زدن بود و به این ترتیب ماتمى جانسوز در آن سرزمین برپا کردند.(۱۴) هر چند در روایات درباره سینه زدن بر مصائب اهل‏بیت علیهم السلام مطلبى یافت نشده است؛ ولى تعبیر به «لطم» ظاهراً شامل سینه زنى نیز مى‏شود.

 

۷- تعطیلى کسب و کار

از نمودهاى روشن ماتم‏زدگى و عزادار بودن، دست کشیدن از کسب و کار و تعطیل کردن بازارهاست. در ارتباط با ترک تلاش و کوشش دنیوى در روز عاشورا روایتى نیز وارد شده است.

 

امام رضا علیه السلام فرمود: «مَنْ تَرَکَ السَّعْىَ فِی حَوائِجِهِ یَوْمَ عاشُورا قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوائِجَ الدُّنْیا وَالْآخِرَهِ وَ مَنْ کانَ یَوْمُ عاشُورا یَوْمَ مُصِیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ، جَعَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یَوْمَ الْقِیامَهِ یَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ؛ هر کس در روز عاشورا تلاش و کوشش دنیوى را رها سازد، خداوند حوایج دنیا و آخرت او را برآورده کند و هر کس‏ که روز عاشورا را روز مصیبت و اندوه و گریه قرار دهد، خداوند روز قیامت را براى وى روز شادى و سرور قرار خواهد داد».(۱۵)

 

تذکّرات لازم‏

هر چند عزادارى خامس آل‏عبا علیه السلام از افضل قُربات است و سبب احیاى مکتب حسینى و بقاى شریعت مى‏شود، ولى بر مؤمنین لازم است این عمل ارزشمند را با امور موهن و زننده و ناپسند آلوده نسازند.

 

از سرودن اشعار نامناسب و سبک و دور از شأن اهل‏بیت علیهم السلام یا کفرآمیز و غلوگونه اجتناب ورزند و از اختلاط زن و مرد در تشکیل محافل و مجالس و دسته‏ها پرهیز نمایند و از قمه زدن و حرکاتى که موجب وهن شیعه در جهان است و بهانه به دست دشمن مى‏دهد و ضرر و زیان بر بدن وارد مى‏کند، دورى کنند و سخنرانان محترم آداب عزادارى صحیح را به مؤمنین و مدّاحان گوشزد نمایند و خود نیز در جهت تبیین اهداف قیام ابى‏عبداللّه الحسین علیه السلام و ترویج عقاید ناب محمّدى و تقویت اعتقادات اصیل اسلامى و اخلاق حسنه و ایثار و فداکارى تلاش کنند و در ذکر مصائب اهل بیت علیهم السلام فقط از منابع معتبر استفاده کنند و از بیان امورى که با عزّت و سربلندى امام‏حسین علیه السلام سازگار نیست، خوددارى ورزند و صحنه گردانى مجالس آن حضرت را به دست افراد بدنام، یا نادان نسپارند و صالحان و آگاهان زمام مجالس را به دست گیرند.

 

بانوان محترم نیز ضمن شرکت در مجالس امام حسین علیه السلام شأن و وقار و متانت خویش را حفظ نمایند و با شیوه‏اى که مناسب یک زن مسلمان و علاقمند به مکتب حسینى است، در مجالس و محافل عزادارى شرکت کنند وخداى ناکرده این امر مهمّ دینى را با پوشش نادرست و حرکات ناپسند، به گناه آلوده نسازند که مسئولیّت بسیار سنگینى دارد.

 

جوانان عزیز- که سرمایه‏هاى اصلى چنین مجالسى هستند- مجالس امام حسین علیه السلام مخصوصاً ایّام محرّم و تاسوعا و عاشوراى حسینى را غنیمت بشمارند و با حضور گسترده‏تر و آگاهانه، بر آگاهى‏هاى معنوى و دینى خویش بیفزایند و در جهت ترویج مکتب حسینى و آشناساختن دیگران با این حماسه جاویدان الهى کوشش نمایند.

 

توصیه‏هاى چهارده‏گانه آیه اللَّه العظمى مکارم شیرازى- مدّ ظلّه- به هیئت‏هاى مذهبى و مدّاحان محترم‏ در آستانه حلول ماه محرّم الحرام و برپایى ایّام سوگوارى سیّد و سالار شهیدان حضرت اباعبداللَّه الحسین علیه السلام، همایشى تحت عنوان «همایش عظیم عاشوراییان» در شهر مقدّس قم برگزار شد که در این همایش حضرت آیه اللَّه العظمى مکارم شیرازى (مدّ ظلّه) ضمن روشن ساختن ابعاد عظیم حادثه عاشورا، برنامه چهارده مادّه‏اى را براى مدّاحان عزیز و هیئت‏هاى مذهبى ارائه کردند که در محافل مذهبى و رسانه‏ها انعکاس گسترده‏اى داشت و مورد توجّه عالمان و اندیشمندان، مدّاحان مخلص و هیئت‏هاى مذهبى قرار گرفت. به سبب اهمیّت این تذکّرات، همه آن موارد را به طور فشرده نقل مى‏کنیم:

 

۱- سخنان این عزیزان باید برگرفته از مدارک معتبر (کتاب و سنّت) باشد و شأن و مقام امام حسین علیه السلام و شهداى والا مقام کربلا در محتواى اشعار به طور کامل حفظ شده و اهداف این قیام عظیم براى عموم مردم تبیین گردد.

 

۲- از مطرح ساختن مسائلى که بوى غلوّ درباره ائمّه دین علیهم السلام و سایر بزرگان مى‏دهد، اجتناب گردد.

 

۳- از آنجا که مدّاحى ترکیبى از علم و هنر است، باید آموزش‏هاى لازم به مدّاحان محترم از سوى پیش کسوتان آگاه، ارائه شود.

 

۴- از چراغ سبز نشان دادن نسبت به گناه به سبب عزادارى، در مجالس وعظ و مدّاحى اجتناب شود و به تقوا و دیندارى توصیه گردد.

۵- به عزاداران محترم توصیه شود که از در آوردن پیراهن و لخت شدن خوددارى نمایند.

 

۶- سینه زنى و زنجیرزنى از شعائر حسینى است، ولى از آسیب رساندن و مجروح ساختن بدن خوددارى شود.

 

۷- وعّاظ و مدّاحان محترم مراعات وقت نماز را نموده و در وقت نماز برنامه‏اى جز اقامه نماز نداشته باشند.

 

۸- آهنگ مدّاحان محترم نباید به آهنگ‏هاى مجالس لهو و فساد شباهت داشته باشد.

 

۹- هیأت‏هاى محترم عزادارى توجّه کنند که بازیچه دست سیاست‏هاى مرموز قرار نگیرند.

 

۱۰- از بیان مصائب سخت اهل‏البیت علیهم السلام، حتّى الامکان پرهیز شود و به اشاره و اجمال از آن بگذرند.

۱۱- مجالس به گونه‏اى طولانى نشود که موجب خستگى و دلزدگى مردم- به‏ویژه جوانان- گردد.

۱۲- احترام به پیشکسوتان در این مجالس حفظ شود.

 

۱۳- تقویت نظام جمهورى اسلامى، رهبرى و مراجع باید مدّ نظر قرار گیرد وعشق به امام زمان (عجّل اللَّه تعالى فرجه الشریف) در همه مجالس به عنوان اساسى‏ترین مطلب، زنده نگه داشته شود.

 

۱۴- وعّاظ و مدّاحان محترم باید متخلّق به اخلاق حضرت امام حسین علیه السلام و یارانش باشند، تا سخنان آنها بر دل نشیند و به مصداق «کُونُوا دُعاهً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ الْسِنَتِکُمْ» همه شنوندگان از آنها الگو بگیرند. به یقین، این مراسم عظیم با شرایط فوق خارى در چشم دشمنان اسلام و سبب تقویت اسلام و مسلمین است.

 

پناهگاه ستمدیدگان‏

جالب این‏که مجالس حسینى در طول تاریخ پناهگاه خوبى براى جوامعى که تحت ستم قرار گرفته بودند، محسوب مى‏شد؛ نه تنها در انقلاب اسلامى ایران، مردم حدّاکثر بهره بردارى را از مجالس حسینى کرده و با شور و هیجان این مجالس، پاسخ دندان‏شکنى به نیروهاى اهریمنى دادند، بلکه در استقلال عراق و پاکستان و … نیز همین مسأله مطرح بود.

 

در کلام معروفى از گاندى، رهبر استقلال هندوستان، مى‏خوانیم: من زندگى امام حسین علیه السلام آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خوانده‏ام و توجّه کافى به صفحات کربلا نموده‏ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستى از سرمشق امام حسین علیه السلام پیروى کند.(۱۶)

 

ولى این در صورتى است که نیّت‏ها خالص باشد و رقابت‏هاى مخرّب جاى خود را به همکارى سازنده دهد و این مجالس کانون وحدت گردد و نشانه‏هاى ایثار و فداکارى در آن ظاهر شود. از آنجا که مسأله اجراى عدالت و ظلم ستیزى منحصر به جهان اسلام نیست، تعلیماتى را که امام حسین علیه السلام در کربلا به نسل بشر داد، مى‏تواند راهگشاى تمام امّت‏ها گردد. براى حفظ جاذبه و اصالت این مراسم باید آن را از هر گونه خرافه پیراست و اجازه نداد افراد ناآگاه با افکار کوچک خود، چهره نادرستى از این مراسم ترسیم کنند و از عظمت آن بکاهند و اهداف مقدّس آن را زیر سؤال برند.(*)

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۶۷٫

۲- احتجاج طبرسى، ج ۲، ص ۲۴٫

۳- رجوع کنید به: ناسخ التواریخ، ج ۲، ص ۱۸۰٫

۴- بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۹۱٫

۵- همان مدرک.

۶- همان مدرک، ص ۱۰۴٫

۷- بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۷۵٫

۸- وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۹۴٫

۹- بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۸۸٫

۱۰- مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۳۲۷٫

۱۱- وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۹۲٫

۱۲- رجوع کنید به: بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۵۲۳ و ۵۴۷ و ج ۷۹، ص ۱۰۶٫

۱۳- وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۸۸، ح ۲٫

۱۴- بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۴۶٫

۱۵- بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۴٫

۱۶- به نقل از: درسى که حسین به انسان‏ها آموخت، ص ۲۸۹

منبع:کتاب‏های عاشورا ریشه‏ها، انگیزه‏ها، رویدادها و پیامدها

درباره ما
معرفی شهرستان مرودشت به عموم ایرانیان عزیز
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    در انتخابات 92 به چه کسی رای می دهید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 199
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 26
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 68
  • بازدید ماه : 1,387
  • بازدید سال : 1,832
  • بازدید کلی : 24,329
  • کدهای اختصاصی
    کسب درآمد از پاپ آپ